به نقل از “ورزش شنبه”، فروردین ماه امسال را میتوان نقطه عطفی در تاریخ باشگاهداری ایران قلمداد کرد جایی که بلاخره بعد از کشوقوسهای زیاد، وزارت ورزش راضی شد تا وزارت اقتصاد دیگر متولی سرخابیهای پایتخت هم در انتخاب اعضای هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس نقش داشته باشد. این تصمیم در پی نارضایتی شدید هواداران، پیشکسوتان دو تیم و این چنین بدهیهای انباشته آنها و ضعف شدید در حاکمیت شرکتی بطور اختصاصی در رابطه باشگاه استقلال گرفته شد.
هرچند این تصمیم بلافاصله سریع عملی نشد و چندین مرتبه مجمع دو باشگاه جهت انتخاب اعضای هیئت مدیره به دلایل به تعویق افتاد که نارضایتیهای سازمان خصوصیسازی را در پی داشت. هرچه می بود درنهایت و بعد از جدالهای پیدرپی در تاریخ ۲۱ خرداد، رییس زمان سازمان خصوصیسازی نفرات موردنظر خود را به کرسی هیئت مدیره سرخابیها رساند. نفراتی که از دل مصاحبههای تخصصیای که توسط کمیته مشترکی بین وزارت ورزش و وزارت اقتصاد صورت میگرفت، برگزیده شدند. انتخابهایی که اگرچه نقدهای تعداد بسیاری به آنها داخل است اما میتوان خوشبین می بود که برای اولین بار انتخاب اعضای هیئت مدیره طی فرایند اصولی و منطبق بر معیارهای مرتبط با بنگاهداری صورت گرفتهاند.
در همین جهت، حسین قربانزاده در او گفتوگوی اختصاصی خود با سایت آنتن از نحوه انتخاب اعضای هیئت مدیره سرخابیهای پایتخت و این که چه نفراتی در این مصاحبهها شرکت کردهاند و وزارت ورزش با چه افرادی مخالفت کرد و درنهایت این که چه افرادی علیرغم با لیاقت بودن تمایلی به عضویت در هیئت مدیره نشان ندادند، سخن بگویید میکند.
آخرین مطالب
- تست لباس فقط با یک سلفی؛ قابلیت پرو کردن مجازی گوگل آپدیت شد_آیندگان
- گلکسی S26 زیر سایه بحران حافظه؛ تلاش سامسونگ برای جلوگیری از تأخیر_آیندگان
- لامبورگینی تمراریو با کیت بدنه دلنشین معارفه شد + عکس_آیندگان
- محتوای بزرگسالانه در ChatGPT از سهماهه اول سال ۲۰۲۶ آزاد میشود_آیندگان
- سندروم ویبره خیالی: توهم لرزش گوشی در عصر دیجیتال_آیندگان
گفتم مدیرعامل انتخاب نکنید
آقای فتحاللهزاده یک ویژگی دلنشین و خوبی که داشت این می بود که اقبال هواداران با او می بود، سپس از هر دورهای اگر هر مدیرعاملی خراب میکرد مجدد اسم ایشان نقل میشد. خب با هوادار میتوانست گفتن و سخن بگویید و جذب و اینجور چیزها انجام بدهد. اما از لحاظ عملکردی نمیبشود از این مسائل گذشت. بعدش هم آقای کریمی می بود. من تا اینجا در انتخاب اینها نقشی نداشتم. حتی من خبر را از تلویزیون میشنیدم که آقای آجورلو جابجا شد، آقای فتحاللهزاده آمد، تا آقای کریمی. آقای کریمی را حکم سرپرستیاش را حتی آقای سجادی زده می بود ولی من دو ساعت و نیم رفتم در اتاق آقای سجادی و خواهش کردم و گفتم که ما مصاحبههای خود را اغاز کردیم. حتی خود آقای سجادی هم نماینده فرستاده می بود. یعنی برخی از جلسات با وجود آقای پولادگر؛ معاون ایشان و مدیرکل ایشان برگزار میشد. من میگفتم که یک فرد با لیاقتای را از دل مصاحبهها انتخاب کنیم.
رییس خصوصیسازی در ادامه در جواب به این سوال که چه افرادی در این مصاحبهها شرکت داشتند، گفتن میکند: آقای ستار همدانی آمد مصاحبه داد، آقای هادی طباطبایی در جلسات مصاحبه ما نبوده است اما سپس از آن معارفه شد و با ایشان مذاکره شد، این آقایی که ایران نیست و تلفنی با او سخن بگویید کردیم. یعنی آقای آذری را یقیناً مصاحبه نکردیم، اظهار شد که ایشان میتواند بیاید یا نه که آقای دکتر سجادی یک نکاتی را نقل کرد. آقای الماسی که قبلا می بود و…. از هر فردی که ادعایی داشت فراخوان داده بودیم و میآمدیم در نشستی که هم وزارت ورزش می بود، هم ما بودیم و هم برخی از افرادی که در حوزههای نظارتی باید پشتیبانی میکردند، وجود داشتند. مصاحبهها بعضا ۴۵ دقیقه تا یک ساعت طول میکشید. درخصوص حوزه فنی، شرکت داری و فوتبالی و اقتصادی و… از این دوستان سوال میشد. آقای گرشاسبی برای پرسپولیس آمد. نهایتا این افراد با ۵ آیتم جمعبندی شدند.
آقای خطیر را از قبل نمیشناختم
قربانزاده در خصوص نحوه انتخاب علی خطیر، مدیرعامل جاری استقلال و این که چطور بلاخره وزارت ورزش در عمل اجازه داد انتخابهای ایشان داخل هیئت مدیره شوند، گفتن میکند: در این مسیر، بالاخره روزهای آخری که دیگه نقل شده می بود آقای سجادی می خواهد برود. نهایتا یک رابطه ای ایشان داشت که با من سخن بگویید می کرد، بعدازظهری به من زنگ زد و او گفت دیگر آقای دکتر پذیرفتهاند که شما نظر خودتان را بدهید. ما در آن مقطع به این رسیدیم که نتیجه مصاحبههایمان را اعمال کنیم. من با آقای خطیر جلسه نگذاشتم. در فرایند مصاحبه جلسه گذاشتم. اما برای نوشته انتصاب، مجدد قرار شد ایشان با آقای سجادی جلسه بگذارد تا انتخاب ایشان برداشت بشود. سپس از این که ایشان نهایتا انتخاب شد من روز بعدش با آقای خطیر جلسه گذاشتم. چون من آقای خطیر را از قبل نمیشناختم و در مصاحبه دیدم و بر پایه نظرات رسیدیم به این که ایشان ویژگی را دارد، اکنون آقای خطیر هم امکان پذیر همانند هرکس فرد دیگر چندتا نقص داشته باشد. بعد شد آجرلو، فتحاللهزاده، کریمی و خطیر. فروردین امسال اختیار داده شده می بود که سازمان خصوصی ورود کند در انتخاب. نه آقای آجرلو، نه آقای فتحاللهزاده و نه آقای کریمی هیچکدام در دورهای انتخاب نشدند که مسئولیت انتخاب مدیر با مجموعه ما باشد. از این دوره به سپس، درویش برای پرسپولیس تثبیت شد و خطیر برای استقلال آمد.
سعید آذری گزینه مطلوب وزارت ورزش نبوده است
رییس زمان سازمان خصوصیسازی در جواب به سوال پژمان راهبر، سردبیر سایت ایندگان، که از ایشان سوال کرد درخصوص آقای آذری چه ملاحظاتی وجود داشت که انتخاب نشدند، میگوید: درخصوص آقای آذری زیاد استقبالی از طرف وزارت ورزش نبوده است. با این حال من گفتم که اگر میبشود دسترسی اشکار کرد، ایشان بیاید. یکی از اعضای خانواده ایشان بیمار بودند که یقیناً ایشان بعدها مطلب دادند که این مانع من نیست. چون هواداران زیاد سراغ ایشان رفته بودند. ایشان میخواست این مسئله را به درستی نقل کند که من مانعی ندارم، ولی خودش گمان میزد که وزارت ورزش با او همراه نباشد. ما هم در آن فضا دیدیم که مجدد یک چالش دیگر تشکیل بشود و یک فردی اینجوری حمایتنشود و کار سخت بشود. گفتیم ما که ایشان را برای مصاحبه دعوت کردیم یقیناً ایشان ایران نبوده است. اگر ایشان ایران می بود ما حتما در جلسه مصاحبه دعوت میکردیم و همانند دیگر دوستان برسی میکردیم ولی چون این امکان مهیا نشد ما بالاخره از بین افرادی که مصاحبه کردیم انتخاب کردیم.
خطیر و درویش میانگین نمره نزدیک به هم داشتند
معاون اسبق وزیر اقتصاد درخصوص این که آیا با رضا درویش، مدیرعامل جاری پرسپولیس، هم همانند علی خطیر مصاحبه شده است، گفت: بله با هر دوی اینها مصاحبه شد. مطابق ۵ آیتم برسی شدند که امکان پذیر در هر کدام از اینها متفاوت باشند اما میانگین نمره نزدیک به هم داشتند. یعنی هم آقای درویش و هم آقای خطیر میانگین این ۵ تا آیتمشان نزدیک به هم می بود. ولی امکان پذیر در حوزه دانش یکی بالاتر باشد و در حوزه توانایی یک کس دیگر بالاتر باشد ولی برآیند آنها نزدیک به هم می بود.
با لیاقتترین فرد برای مدیرعاملی استقلال آقای قریب می بود
در ادامه، پژمان راهبر از حسین قربانزاده میپرسد: شما خودتان فردی را در ذهن داشتید که فکر کنید که فرد مناسبی برای این دو باشگاه باشد و او علاقهای نداشته باشد که بیاید برای مدیریت استقلال و پرسپولیس؟
رییس اسبق سازمان خصوصیسازی جواب جالبی را گفتن میکند: آقای قریب را زیاد پیشنهاد کردند برای استقلال. من ایشان را قبلا دیده بودم چون ایشان غیر از حوزه فوتبال، درحوزههای اقتصادی هم کار کرده بودند. با ایشان جلسه گذاشتم و دیدم که واقعا آدم با لیاقتای است. یعنی اگر آقای قریب میپذیرفت، قطعا بلافاصله سپس از آقای کریمی در آن مصاحبه در صدر جدول قرار میگرفت و انتخاب میشد، ولی خود ایشان نپذیرفت.
چند ماهی است که در زندگی خود اسایش دارم
در آخر، حسین قربانزاده سخن بگوییدهای خود را در این قسمت اینگونه به آخر میرساند: من الان چند ماهی است اسایش دارم، به گمان زیاد این مصاحبه مجدد اسایش من را به هم میریزد. من ۳۱ تیرماه بیرون آمدم که یقیناً تبعاتی داشت. ببینید من یک کلمهای در زندگیام دارم و آن کلمه تاثییر است. من هرجایی که بتوانم تاثییر بگذارم میروم. در حوزه خدمات حقوقی، اقتصادی و یا رسانه اگر آدم بتواند تاثییر بگذارد زیاد گوش به سخن این فضاهایی که بخواهند جلوی کارها را بگیرند نمیدهم. یعنی از یک گوش میدهم و از آن گوش دیگر بیرون میدهم. همینطور که برای مثال میانها گفتند تو زیاد مصاحبه میکنی، فضایم این می بود که واقعا اگر کس فرد دیگر می بود که من مطمعن کنم که برود این سخنها را بزند حتما این کار را میکردم. دو بار هم این کار را کردم اما ناچار شدم اصلاح کنم و تکذیب کنم. من ۱۴ فروردین رفتم فوتبال برتر و دفعه بعدی هفته آخر تیرماه رفتم این برنامه. دقیقا یک هفته قبل از برکناریام. این وسط چی کار میکردم؟ باز برای این که متهم به این سخنها نشوم بیانیه میدادم. برای مثال بیانیه شماره یک سازمان خصوصیسازی، بیانیه شماره دو سازمان خصوصیسازی. من هیچ جای فرد دیگر هم نرفتم. آقای یوسفی ورزش و مردم و این چنین برنامه شبهای فوتبالی از من غمگین می باشند که چرا نمیآیی. اما چون این برنامه گل کرده یا برای مثال قبلش من باید درخصوص واگذاری سخن بگویید میکردم یا مجمع برگزار میشده و میکروفن میآمده است خود به خود متهم شدم به این که این فرد می خواهد دیده بشود یا برای دیده شدن این کار را انجام می دهد. خب این اتفاق اگر نمی افتاد که من چجوری باید توضیح می دادم که ما این پول را دادیم اما پرداخت نشده است. اکنون هر فردی میخواهد هر چیزی بگوید. اما من که خودم میدانم نه میخواهم نماینده مجلس بشوم و نه جایی بروم، نه میخواهم کار فرد دیگر انجام بدهم ولی اکنون هزاران برداشت و اینها هم وجود دارد.
منبع