یک سازمان یا کسبوکار نمیتواند بدون کارکنان به حیات خود ادامه دهد. اگر کارکنان یک مجموعه تمایلی به ماندن نداشته باشند و به جستوجو ترک سازمان باشند، یعنی مشکلی جدی وجود دارد؛ احتمالا فرهنگ سازمانی و محیط کاری نامناسب دلیلش باشد و احتمالا هم رفتارهای مدیر علترنجش مداوم آنها میشود. دلیلش هرچه باشد، رفتن کارکنان از سازمان زنگ خطری مهم است. حتی اگر با این مشکل مواجه نیستید هم پیشنهاد میکنیم این مقاله را تا انتها بخوانید تا از ریزش کارکنان در آینده پیشگیری کنید.
مزایا نگه داری کارکنان در سازمان
۱. صرفهجویی در هزینهها
استخدام کارکنان تازه زمانبر است و هزینه بسیاری نیز دارد. هنگامی میتوانیم کارکنان خوب خود را نگه داری کنیم، چرا آنها را از دست بدهیم و مجدد جستوجو استخدام افراد تازه باشیم؟ این چنین تضمینی نیست که افراد تازه نیز با دقت به حالت نامناسب سازمان یا کسبوکارمان با ما بمانند.
۲. ترقی کارکرد شغلی
کارکنانی که زمانها است با ما کار میکنند، با رویههای انجام کار بهخوبی آشنا می باشند. توانایی آنها جهت میشود کارها سریع تر و بهتر انجام شوند. بعد توانایی آنها گرانبهاست.
۳. افزایش هماهنگی
هنگامی افراد مدتی با هم کار میکنند، با هم اخت خواهد شد. حال اگر مقدار ترک سازمان زیاد باشد، مرتب افراد تازه داخل خواهد شد و فرصتی برای هماهنگی کارکنان شکل نمیگیرد. بعد تلاش برای نگه داری کارکنان علتهماهنگی زیاد تر بین قسمتها و گروههای گوناگون در سازمان یا کسبوکار ما میشود.
آخرین مطالب
۴. افت استرس و اضطراب کارکنان
اگر کارکنان مدام سازمان را ترک کنند، حس بیاعتمادی و اضطراب بین دیگر کارکنان شدت میگیرد. به این علت تلاش برای نگه داری کارکنان این شاخصهها را بهبود میدهد.
۱۰ عاملی که کارکنان سازمان را نگه داری میکند
۱. انعطافپذیری
ساعت کاری انعطافپذیر یکی از عوامل نگه داری کارکنان است. اگر کارکنان شما ناچار باشند همیشه در یک مکان و زمان اشکار کار کنند، احتمالا بهمرور زمان برخی از آنها به فکر ترک سازمان و کارکردن با رقبای منعطف بیفتند. فرمول یکسانی برای تشکیل انعطاف در ساعت و مکان کاری وجود ندارد، بااینحال میتوانید با تواناییای که در دوران دورکاری کرونا کسب کردهاید، بخشی از کارکنان خود را بر پایه نیاز و خواست آنها دورکار کنید.
دورکاری تنها یک جنبه از انعطافپذیری است. فکر کنیم شما کارکنانی دارید که مجبورند فرزندان خود را هر روز صبح به مدرسه برسانند. در این حالت آسانگیری بابت تأخیرهای چنددقیقهای آنها مثالای از انعطافپذیری شما خواهد می بود.
۲. نوع رابطه مدیر با کارکنان
همانند معروفی هست که «کارکنان سازمان را ترک نمیکنند، بلکه مدیران را ترک میکنند». تشکیل و نگه داری رابطه مناسب با کارکنان برای راضی نگه داشتن آنها و حفظشان در سازمان الزامی است. این که چطور میتوان رابطهای مناسب با کارکنان مبتنی بر احترام متقابل تشکیل کرد، خود حدیث مفصلی است. عواملی همانند صداقت در گفتار و حرکت، مراعات ادب کلامی و اراعه بازخورد سازنده جهت نگه داری کارمندان خواهد شد.
۳. حقوق و مزایای رقابتی
احتمالا بتوان او گفت با اهمیت ترین عامل برای نگه داری کارکنان مراعات عدل در پرداختها است. اگر شما به همه کارکنان، یعنی چه آنها که خوب کار میکنند و چه آنها که کمکاری میکنند، یک حقوق ثابت و اشکار پرداخت کنید، آیا کارکنان ماموریتشناستان حاضر خواهند شد هم چنان به همکاری با شما ادامه دهند؟ آیا آنها حس بیعدالتی نخواهند کرد؟ بیشک آنچه انگیزه کارکنان برای ماندن را تحکیم میکند، مراعات پرداخت دستمزد و پاداش بر پایه جایگاه و کار واقعی آنهاست.
اگر نظامی مبتنی بر با لیاقتسالاری تشکیل کنید و پرداختها و پاداشها بر پایه کارکرد و لیاقت واقعی افراد باشند، قدم مهمی در مسیر افزایش انگیزه کارکنان و نگه داری آنها برداشتهاید.
۴. تشکیل قیمت و معنی برای کار
اکثر انسانها علاوهبر معیشت، به جستوجو معنایی باارزش برای کار و فعالیتهای خود نیز می باشند. آنها ربات نیستند که فقط کار کنند. آیا در بعدِ کار آنها معنی و ارزشی وجود دارد؟ آیا کاری که کارکنان شما انجام خواهند داد منفعت و خیری اجتماعی نیز دارد؟ اگر جواب مثبت است که در زیاد تر کارها این چنین است، در جلسات و دورهمیهای همکاران این مهم را به آنها نقل کنید. کارکنان شما دوست دارند که بعضی اوقات اهمیت کارشان به آنها یادآوری شود.
این چنین علاوهبر انتقال شفاهی، بسته به نوع کار میتوانید از راه حلهای دیگر نیز برای یادآوری این مسئله منفعت گیری کنید. برای مثال اگر سازمان یا کسبوکار شما مرتبط با اراعه خدمات به سالمندان است، میتوانید یک اردوی بازدید برای کارکنان خود ترتیب دهید.
۵. فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی به حالوهوای محیط کار مربوط میشود. برای مثال اگر در محیط کاری شما غیبت یا زیرآبزنی ترویج دارد، نمیتوانید انتظار داشته باشید که کارکنان سالم و سختکوش شما در سازمان باقی بمانند. بعد باید محیطی عاری از رذایل اخلاقی تشکیل کنید. بهطبع بخشی از این فرهنگ به نوع حرکت و عکس العمل شما در جایگاه مدیر برمیگردد و قسمت دیگرش به آییننامهها و بیانیه قیمتهای سازمان مربوط میشود. با اهمیت ترین مسئله برای تشکیل فرهنگ سازمانی سالم این است که بالادستیها قیمتها را مراعات کنند. تا وقتی که مدیران سازمان شما خود به آنچه تبلیغ میکنند آراسته نباشند، نمیتوان از کارکنان انتظار داشت آنها را مراعات کنند.
۶. امکان رشد شغلی
آیا در سازمان یا کسبوکار شما امکان رشد عمودی برای کارکنان وجود دارد؟ اگر کارکنان شما بدانند با وجود همه کوششها و لیاقتها همیشه در یک رده شغلی باقی میهمانند، نهتنها انگیزه خود را از دست خواهند داد، بلکه امکان پذیر شما را به تصمیم زمانهای بهتر ترک کنند. اگر میخواهید کارکنان خود را نگه داری کنید، باید امکان ترقی شغلی را برای آنها فراهم کنید. طراحی نوعی سازوکار برای ترقی افراد با پشتیبانی واحد یا مشاور منبع های انسانی هم انگیزه کارکنان برای رقابت را زیاد تر میکند و هم به آنها امید میدهد که نتیجه زحمات خود را خواهند دید.
۷. سپاس
در جایگاه مدیر یا رهبر، باید بعضی اوقات از کوششها و زحمات کارکنان خود تقدیر کنید. این سپاس شکلهای مختلفی دارد، از سپاس کلامی گرفته تا دادن پاداش و مرخصی تشویقی. به هر روشی که باشد، کارکنان شما باید حس کنند که شما آنها را میبینید و کار آنها را قدر مینهید. برای سپاس مستمر و دورهای از کارکنان با مشورت واحد منبع های انسانی برنامههای مختلفی ترتیب دهید.
۸. امنیت شغلی
وفتی مشکلاتهایی همانند کرونا یا سختیهای اقتصادی علتنگرانی کارکنان خواهد شد، حرکت شما به کارکنان حس اسایش میدهد. اگر آنها بدانند که مدیر آنها حاضر است برای نگه داری آنها تلاش کند، زیاد تر حس وفاداری میکنند. تهیه و تنظیم قراردادهای کاری شفاف و همراه با مراعات قوانین بیمه نیز حس امنیت شغلی کارکنان را تحکیم میکند.
۹. ضمانت به شفافیت
هنگامی کارکنان حس میکنند که میتوانند به مدیران خود مطمعن و با آنها صادقانه او مباحثه کنند، حس رضایت بیشتری از سازمان خواهند داشت. حرکت رهبران در افزایش وفاداری کارکنان مؤثر است. اگر آنها گفتار و حرکت ریاکارانه ببینند، بهگمان زیاد سازمان را ترک خواهند کرد.
۱۰. همکاران همدل و همراه
در صورتی که فضای کاری سازمان یا کسبوکار کار تیمی و همدلی را تحکیم کند، کارکنان و بهخصوص آنها که تازه به سازمان مداماند، زیاد تر به ماندن در سازمان فکر میکنند. هنگامی کارکنان حاضر باشند به هم در انجام کارها پشتیبانی کنند یا جای خالی یکی از کارکنان غایب را پر کنند، افراد به این نتیجه میرسند که اینجا جایی برای ماندن است.
بهنظر شما چه عواملی در نگه داری کارکنان مؤثرند؟
فکر میکنید چه عوامل فرد دیگر در نگه داری کارکنان نقش دارند؟ در جایگاه کارمند، چه دلیلی علتشد که کار خود را ترک کنید؟ در جایگاه مدیر چه پیشنهادی برای نگه داری کارکنان دارید؟ نظرات خود را با ما و دیگر خوانندگان در بین گذارید.
منبع