به گزارش آیندگان
پروفسور یحیی عدل، پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران یکی از قهرمانان ملی است که متأسفانه کمتر شناخته شده است. در این مقاله تصمیم داریم بیوگرافی او را باهم مرور کنیم.
یحیی عدل کیست؟
یحیی عدل در سال ۱۲۸۷ در دوره ولایت احمدشاه قاجار در تهران چشم به جهان گشود. خانواده ایشان از بزرگان تبریز بودند و چندین نفر از فرزندان این خانواده توانستند به قلههای پیروزی سیاسی و علمی دست یابند.
پدر او، «یوسف عدل» از اغاز جوانی به کارهای دولتی مشغول می بود و مادرش، «قمر» دختر «مقتدرالدوله» پسر عباس میرزای ولیعهد می بود.
یوسف خان که از بزرگان سیاست در دوره حیات خود می بود، مدتی کارگزار مشهد، حاکم گرگان و جانشین حاکم تبریز شد.
آخرین مطالب
- بدترین خرید لیورپول تا برگشت، مجدد غیبت کرد!_آیندگان
- خرید تازه استقلال بدون چشم تمرین کرد!(عکس)_آیندگان
- ایندگان – نمایش آثار منتخب جشنواره «سینماحقیقت» در ۴۰ شهر_آیندگان
- چرا تست صدا اولین گام برای ورود به دنیای دوبلاژ است؟
- در این قسمت از مقالات به بررسی دومدل پردازنده کمپانی اینتل و همچنین یک مدل سرور نسل ۱۰ hp پرداخته می شود :
او در زمان احمدشاه نیز، به سمت نایبالایاله آذربایجان ( فرمانروای آذربایجان) دست یافت. فعالیتهای سیاسی او حتی تا زمان رضاخان هم ادامه داشت. او در این زمان برای چهار دوره متوالی به گفتن وکیل مجلس انتخاب شد.
یحیی یک برادر بزرگتر بهنام «غلامرضا» و دو خواهر کوچکتر بهنامهای «شمسفر» و «عظما» داشت.
تحصیلات ابتدایی پروفسور یحیی عدل
یحیی تحصیلات دبستان را در مدرسه حکمت تبریز تکمیل کرد و نزد میرزاباقر خان، ابتدایی را خواند. تحصیلات دبیرستانش، تا سال هشتم، با انتصاب پدر بهگفتن حاکم کرمانشاه، در این شهر انجام شد.
او زبان فارسی و عربی را با یک معلم خواند، دروس ریاضیات، فیزیک و هندسه را در مدارس تمدن و رشدیه خواند و آموختن زبان فرانسه را در کرمانشاه و سال نهم تحصیلی اغاز کرد.
در سال ۱۳۰۳ و هنگامی که یحیی ۱۴ ساله و غلامرضا ۱۶ ساله می بود، پدر مطابق رسم خانوادگی آنها را به فرانسه فرستاد. یحیی در پاریس مشغول تحصیل دوره متوسطه اول و دوم در یک مدرسه خصوصی شد و دیپلم خود را رشتههای فلسفه و ریاضی دریافت کرد.
سپس داخل دانشگاه شد و از آنجایی که به ادامه تحصیل در رشته ریاضی علاقه داشت، شاخه مهندسی را برگزید. اما بعد از چند ماه تحول رشته داد و به پیشنهاد عموی خود به طب روی آورد تا در سال ۱۳۰۶ داخل دانشکده پزشکی پاریس شود. گفتنی است برادرش غلامرضا نیز موفق به اخذ دکترا در رشته کشاورزی شد.
پرفسور درمورد تحصیل در فرانسه و تحول رشتهاش میگوید:
«در پاریس دوره متوسطه را به آخر رساندیم و چون در ایران فرانسه خوانده بودیم، برای ادامه درس جز دو سه ماه اول مشکلی نداشتیم. در سال آخر تحصیلات متوسطه باید برای دانشگاه بین دو رشته فلسفه و ریاضیات یکی را انتخاب میکردیم. من رشته ریاضی را همه کردم و تصمیم داشتم مهندسی بخوانم؛ چون ریاضیاتم قوی می بود. دو سه ماهی هم آن را خواندم که دکتر «حبیب عدل»، عمویم، مرا تشویق کرد که پزشک شوم. چون معتقد می بود هرکسی مهندسی بخواند، باید کارمند دولت شود و نمیتواند جدا گانه کار کند.»
ادامه تحصیل یحیی عدل در فرانسه
در سال دوم تحصیل، یحیی در مسابقه «اکسترنی» پاریس – دوره اولیه پزشکی – شرکت کرد و موفق شد اکسترن شود. پنج سال سپس نیز در کنکور انترنی – دوره آموزش پیشرفته پزشکی – پذیرفته شد و چهار سال را نزد جراح و پروفسور «گریگوار»، رئیس قسمت جراحی و آناتومی پاریس، انترن می بود.
یحیی در چهار سال انترنی خود، در قسمت جراحی عمومی، درزمینه بیمارهای زنان و مامایی و جراحی کودکان به همراه پزشکان نامآور همکاری کرد. کوششها و همکاری با بزرگان پزشکی جهت شد تا او طی این زمان، با هوش و مهارتی که داشت خود را در دل پروفسور گریگوار جا کند و رئیس درمانگاه شود.
یحیی چندین سال دیگر را هم به مطالعه جراحی عمومی و اورولوژی در ادامه گفت تا توانست آخرنامه خود را درمورد درمان «آدنوپاتی سلی» – بیماری مرتبط با غدد لنفاوی – به آخر رساند. آخرنامه او چنان مورد قیمت می بود که یحیی موفق به دریافت مدال نقره از دانشکده پزشکی پاریس شد.
بدین ترتیب یحیی عدل بعد از هشت سال تحصیل، موفق به اخذ مدرک دکترا و تخصص در جراحی عمومی شد.
اما این برای او آخر راه نبوده است. عدل در در سال ۱۳۱۸ در مسابقه دانشیاری شرکت کرد تا «دیپلم اگرگاسیون» را دریافت کند. ولی چون خارجی می بود فرانسه اجازه استخدام در کادر دانشگاهی با اخذ این مدرک را به او نمیداد. اما پیروزیهای وی و کسب جوایز متعدد و نمرات بالا بالاخره جهت شد تا قانون منع وجود خارجیها در مسابقه دانشیاری و کسب این دیپلم برچیده شود. یقیناً همه اینها با مساعدت پروفسور گرگوار می بود که مادهای تازه به قانون اضافه کرد.
بدین ترتیب عدل توانست به مقام پروفسوری برسد و به عضویت مجمع کالبدشناسی پاریس درآمد. اما به رغم اصرار زیاد به ماندن در فرانسه، وی موفق نشد زمان بسیاری را در آنجا سپری کند و درست یک ماه پیش از اغاز جنگ جهانی دوم به ایران برگشت تا به خدمت نظام برود.
برگشت به ایران
پروفسور یحیی عدل بعد از چندین سال کار و توانایی در فرانسه، در سال ۱۳۱۸ به ایران برگشت و به خدمت سربازی رفت. در میانه خدمت، دانشیاری در بیمارستان «سینا» توسط دکتر «لقمان الملک» و تدریس جراحی در دانشکده پزشکی توسط دکتر «جواد آشتیانی» به او نظر شد. به این علت دکتر عدل علاوه بر تدریس در دانشکده پزشکی به کار در بیمارستانهای خصوصی و بیمارستان شماره یک ارتش پرداخت. او با همان یونیفرم سربازی در کلاسها وجود اشکار میکرد.
اغاز کار پروفسور یحیی عدل در بیمارستان سینا
دکتر یحیی عدل دورانی که در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران تدریس میکرد را اینگونه توصیف میکند:
«هنگامی که من به دانشکده پزشکی تهران آمدم، زیاد حالت خوبی نداشت. اولاً مقررات معینی نداشت و ثانیاً بیمارستانهای تهران رابطهای با دانشکده پزشکی نداشتند. دانشکده پزشکی برای خودش کار میکرد و بیمارستانها هم تحت نظر وزارت بهداری بودند. به این مناسبت می بود که خواست شد یک نفر از خارج بیاید و سر و سامانی به دانشکده پزشکی و دانشگاهها بدهد.»
به این علت پروفسور «اوبرلین»، پاتولوژیست فرانسوی برای ریاست بر دانشکده پزشکی تهران استخدام شد و اختیارات کامل را دریافت کرد. اوبرلین بهخوبی توانست مقررات معینی را تعیین کند و حالت بیمارستانها بعد از آن بهبود اشکار کرد. یکی از عمل های او نیز دعوت از دکتر عدل برای تدریس و وابستهکردن بیمارستانها به دانشکدهها می بود.
پروفسور در سال ۱۳۲۰ که خدمت خود را به آخر رساند، کرسی استادی در قسمت جراحی و این چنین ریاست این قسمت از بیمارستان سینا را بر مسئولیت گرفت. وی با ۳۲ سال سن، تنها استادی می بود که هم در قسمت تئوری و هم در قسمت بالینی دانشکده و بیمارستان فعالیت میکرد.
در دورانی که دکتر عدل تدریس و جراحی میکرد، اتاقهای بیمارستان برای اولینبار تبدیل به کلاس آموزشی برای جراحان آینده شدند.
بیمارستان سینا از دوره قاجاریه افتتاح شده می بود و با ورود پروفسور اوبرلین، تکههای جدیدی به آن اضافه شد. قسمت اختصاصی سوانح در سال ۱۳۲۸ توسط یحیی عدل راهاندازی شد.
تکه جراحیهای سریع و اورژانسی آن ده سال سپس، بعد از بودجه شاهنشاهی تأسیس شد و دارای نزدیک به ۲۵۰ تخت می بود. همه تکه جراحی این بیمارستان تحت نظر پروفسور عدل می بود.
ایشان به همکاران بیمارستان دستور داده می بود همه بیماران را بپذیرند و به دلایلی همانند خالی نبودن تختها فردی را رد نکنند. او پیشنهاد کرده می بود حتی بیماران را کف اتاقها بخوابانند اما دست رد به سینه آنها نزنند. پروفسور این چنین اولین دوره رزیدنتی را برنامهریزی نمود و هر ساله چهار نفر را برای آموزش جراحی در بیمارستان سینا میپذیرفت.
احتمالا با اهمیت ترین عمل ایشان هم همین پرورش جراحان باشد که به همه نقاط سرزمین اعزام میشدند. ایشان شاگردانش رو طوری پرورش میکرد که برای پول کار نکنند و در این مورد حرف های است:
«بزرگترین خسران پزشکان این بوده است که در سالهای تازه به طرف مادیات آمدهاند. این اتفاق در همه دنیا افتاده است. جنبه روحانیت خودشان را از دست دادهاند. ما هر چه مقدار هم تلاش کنیم نمیتوانیم به اندازه یک کارخانهدار یا رئیس فلان شرکت درآمد داشته باشیم. نتیجه این شده که از آنجا رانده و از اینجا مانده شدهایم.»
شاگردان ایشان مکتبی را راهاندازه کردند که به آن «مکتب عدل» میانها گفتند. راه اندازی مکتب عدل در سال ۱۳۳۸ و برگزاری کنگرههای جراحی این مکتب در زمان خود بزرگترین گردهمایی پزشکی در ایران می بود. شاگردان دکتر عدل نیز قبل از انقلاب ایران مجلهای به همان نام مکتب خود انتشار میکردند که حاوی آخرین اطلاعات علمی رشته جراحی می بود.
به لطف پروفسور عدل، رشته جراحی در بیمارستان سینا جان تازهای گرفت و درهای آن به روی نسل جوان گشوده شد. بدین ترتیب یحیی عدل صدها جراح را پرورش کرد و تعداد بسیاری از عملهای جراحی نظیر مری، سرطان، قلب، اورولوژی و اورتوپدی را برای نخستین بار در ایران انجام داد. دکتر عدل به لطف همین جراحیهای مهم شهرت یافت بهطوری که او را بعد از مدتی «جراح معجزهگر» و «اولین جراح ایران» نامیدند.
دکتر عدل هرساله در فصل تابستان، سفری به پاریس نیز تدارک میدیدند تا تکنیکهای نوین جراحی را فرا بگیرند و به جوانان بیاموزند. او این چنین ابزار به روز و تازه جراحی را با هزینه شخصی خود میخرید و به بیمارستان اهدا میکرد.
دیگر فعالیتهای ارزنده دکتر یحیی عدل
دکتر عدل در یکی از این سفرها، پزشکی فرانسوی به نام «بوئه» را با خود به ایران آورد که اولین پزشک بیهوشی به طریقه تازه در ایران محسوب میشود. سرمهای تزریقی که امروزه نیز منفعت گیری خواهد شد توسط دکتر بوئه تهیه شدهاند.
جمعآوری خون و تزریق آن به بیماران نیازمند خون نیز اولینبار به ابتکار پروفسور عدل در بیمارستان سینا و با تأسیس یک مرکز کوچک انجام شد. این قسمت را رزیدنتهای جراحی اداره میکردند.
از آنجاییکه مردم در آن زمان از اهدای خون اکراه داشتند، پروفسور نظر کرد نام بیمارانی که گروه خونی O داشتند را ثبت کنند و از آنها خون بخرند. به این علت او علاوه برتحول در قسمت مراقبتهای بهداشتی و جراحی در ایران، مسبب تأسیس بانک خون و معارفه بیهوشی عمومی مدرن در سرزمین شد.
رفت و آمد یحیی عدل با مقامات بزرگ سرزمین و دربار پهلوی او را تبدیل به شخصی سیاسی کرد، بهطوری که بعد از کنارهگیری «اسدلله علم» به سمت دبیرکلی حزب مردم منصوب شد.
وی این چنین در سال ۱۳۴۲ برای چهار دوره سناتور مجلس سنای ایران شد. او یکی از پزشکانی می بود که هر روزه از دکتر «حسین فاطمی» بعد از جریان ترورش بازدید میکرد و او را معاینه مینمود.
در خرداد ماه سال ۱۳۵۳ دکتر عدل، بهگفتن نایب رئیس نظام پزشکی سرزمین انتخاب شد. وی مدام از اعتبار و نفوذ در اجرای برنامههای آموزشی و عمرانی و دفاع از حقوق پزشکان و بیماران منفعت گیری میکرد.
دکتر عدل در بیمارستان «شهدا» در تجریش نیز فعالیت کرد و تا سال ۱۳۵۲ اداره قسمت جراحی آن بیمارستان را برعهده داشت. از سال ۱۳۵۳ نیز مسئول قسمت جراحی و مدیر گروه جراحی بیمارستان «شریعتی» شد و تا زمان بازنشستگی در آنجا می بود.
افتخارات فرد دیگر که پروفسور عدل نصیب سرزمین کرد عضویت در آکادمی جراحان فرانسه می بود که در سال ۱۳۴۴ اتفاق افتاد.
پروفسور عدل همچون دیگر پزشکان علاقهمند و دلسوز به حال بیماراش می بود. وی برای این که اشراف کامل به سیر بیماریش داشته باشد شرح حالی از نکات مهم بیماری بیمارانی که به مطب شخصیاش مراجعه میکردند را در دفتری می نوشت تا در مراجعات بعدی بیمار با مراجعه به دفتر، بر سیر بیماری احاطه کامل داشته باشد. مثالهایی از این دفاتر در موزه پزشکی وجود دارد.
بازنشستگی و فوت
وی تا زمان انقلاب در زمره پزشکان معتمد دربار می بود. پروفسور عدل بعد از ۴۰ سال تدریس، سرانجام در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد. با این همه کار او در جراحی و استادی تا لحظه مرگ ادامه یافت.
او حتی در سن ۹۲ سالگی هر موقع شبانه روز که از او میخواستند بر بالین بیمار حاضر میشد. اگر جراح اول نیز مرتکب اشکال شده می بود، بار مسئولیت وی را به دوش میکشید و در آن سن بدون لرزش دست و ناراحتی دید، اعمال جراحی زیاد مشکل و بزرگ را انجام میداد. تعداد جراحیهای دکتر عدل به بیشتر از ۶۰۰۰۰ عمل در طی ۶۰ سال میرسد.
ایشان سپس از سالها تلاش و خدمت به مردم کشورش سرانجام در چهاردهم بهمن ۱۳۸۱، در بیمارستان «مهر» تهران دار فانی را وداع او گفت. پیکر این استاد بزرگوار بر دستان خیل شاگردانش از بیمارستان تا بهشت زهرا مشایعت شد.
پروفسور عدل در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. خانه موروثی وی بهگفتن یکی از آثار ملی ثبت و بازسازی شدهاست.
این خانه در خیابان ولیعصر تهران قرار دارد و به علت معماری قشنگ و صد یقیناً متعلق بودن به پدر جراحی ایران، از تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۷۷ در مالکیت دولت قرار گرفت و هر روزه بازدیدکنندگانی دارد.
تالیفات دکتر یحیی عدل
دکتر عدل صاحب تألیفات مشترک و جدا گانه در حوزه پزشکی است که برخی از آنها به شرح زیر است: وی در سال ۱۳۷۴ کتابی با گفتن «انفارکتوس رودهی فرانتر» همراه با دکتر حیدر صدرالدین نیری تألیف کرد که در سال ۱۳۷۷ چاپ مجدد شد.
کتاب فرد دیگر نیز با گفتن «هیداتیوز»، با نظارت و راهنمایی پروفسور عدل در سال ۱۳۴۶ توسط دانشگاه تهران انتشار شد.
پروفسور مقالاتی نیز شرح زیر تألیف کرد:
- هماتوکولپوس با هماتومتری و هماتوسالپنکس (۱۹۳۸)
- فیبروم جدار رحم- مثانه (۱۹۳۸)
- فیستول کیسه صفرا (۱۹۳۸)
- انفارکتوس معاء دقاق (۱۹۳۸)
- نورینوم امینانس تنار (۱۹۳۸)
- لومبوتومی (۱۹۳۹)
این مقالات در نشریات و مجلات معتبر علمی- پزشکی همچون «انال آناتومی»، «بولتن مجمع کالبدشناسی»، «انال آناتومی پاتولوژیک» و «مجله مدیکال پراتیک» انتشار شد.
خلاصه
یحیی عدل، پدر جراحی نوین در ایران است که در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را در فرانسه به آخر رساند. وی سپس به سرزمین برگشت و بعد از خدمت سربازی در بیمارستان سینا به تدریس و جراحی پرداخت.
ایشان از اولین جراحان سرزمین ما می بود و شاگردان تعداد بسیاری را پرورش نمود. تعداد بسیاری از جراحیها برای اولینبار در ایران توسط دکتر عدل صورت گرفت.
تکامل مراقبتهای بهداشتی و جراحی در ایران، تاسیس بانک خون و ورود حوزه بیهوشی عمومی مدرن به ایران از برجستهترین فعالیتهای اوست.
دکتر عدل تا ۹۲ سالگی به خدمت در حیطه پزشکی پرداخت تا این که در بهمن ۱۳۸۱ از دنیا رفت.
سوالات متداول
پروفسور یحیی عدل، پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران است.
خانه دکتر یحیی عدل در خیابان ولیعصر تهران قرار دارد و تحت نظر دولت برای بازدید عموم به نمایش گذاشته شده است.
ایشان بعد از کنارهگیری اسدلله علم به سمت دبیرکلی حزب مردم منصوب شد. وی این چنین در سال ۱۳۴۲ برای چهار دوره سناتور مجلس سنای ایران شد.
در سال ۱۳۰۳ و هنگامی که یحیی ۱۴ ساله می بود، پدرش مطابق رسم خانوادگی او را به فرانسه فرستاد تا در آنجا به تحصیل ادامه دهد.
دسته بندی مطالب
فرهنگ وهنر
منبع