به گزارش آیندگان
به گزارش “ایندگان”، مهدی کیانی، کاپیتان باسابقه تیم تراکتور، سالهای طویل در فوتبال تبریز وجود داشت و به نماد باشگاه تراکتور تبدیل شده می بود. اما سرانجام در ۳۸ سالگی از جمع سرخپوشان تبریزی کنار گذاشته شد و در حالی که انتظار یک انتقال لیگ برتری برای او وجود داشت، تصمیم گرفت به خیبر خرمآباد در لیگ دسته اول ملحق شود.
این انتقال با صعودی تاریخی به لیگ برتر همراه شد که خرمآباد را به سطح اول فوتبال ایران رساند، اما با این حال کیانی در فصل تازه از جمع بازیکنان مهم و حتی ذخیره خیبر کنار گذاشته شد و در نهایت نیز در ساعات پایانی نقل و انتقالات قرارداد خود را با این باشگاه فسخ کرد.
کیانی اکنون در اولین او گفتوگوی خود سپس از اتفاقات و حواشی چند روز تازه، توضیحات کاملی را در رابطه علت کنار گذاشته شدن از سوی رضا مهاجری به زبان آورده است. این او مباحثه را بخوانید:
* در ابتدا دوست دارم بگویی که اصلا چرا به خیبر آمدی؟
من سال قبل نظر لیگ برتری با شرایط مالی بهتر داشتم، اما با جلسهای که با آقای دکتر عبدی و آقای کمالوند برگزار کردیم، به خیبر آمدم تا دین خودم به مردم لک و لر را ادا کنم. تعداد بسیاری به من میانها گفتند به خیبر نرو اما من به احترام مردم آمدم. در ابتدا شرایط زیاد خوب نبوده است اما با مدیریت باشگاه و اتحاد بازیکنان، تیم به لیگ برتر آمد و افتخاری برای همه همتیمیها و باشگاه شد.
* کارکرد زیاد خوبی هم داشتی.
همه میدانند من سال قبل با عضله پاره و مینیسک لهشده برای خیبر بازی میکردم. من ۶ میلیمتر پارگی عضله داشتم و پزشکان میانها گفتند نباید بازی کنی اما من به حرمت نان و نمکی که با هواداران خورده بودم، با غیرت پای تیم ماندم. با همه احترامی که برای آقای مهاجری قائلم سال قبل همه سختی تیم روی من می بود و وقتی که اتفاقی رخ میداد، همه بازیکنان با من در بین میگذاشتند و من هم به احترام آقای دکتر عبدی، مدیریت و مربی با همه وجود جنگیدم.
* اکنون برسیم به ماجراهای این فصل. فکر میکنم اصلا در تمرینات پیش فصل وجود نداشتی؟
من با باشگاه قرارداد داشتم اما در پیشفصل دیدم تمرینات تیم اغاز شده اما با من هیچ تماسی نداشتند. ۱۵-۲۰ روز از تمرینات گذشت و من به آقای عبدی مطلب دادم گفتم من در جریان نیستم که شما من را میخواهید یا من پیشنهاداتم را بازدید کنم. ایشان به من انها گفتند از باشگاه تماس میگیرند و بروید یک جلسه با آقای مهندس ناصر [مدیرعامل باشگاه] و آقای مهاجری داشته باشید. من به احترام آقای عبدی و هواداران به خرمآباد رفتم و در جلسه شرکت کردم و سوال کردم علت این اتفاقات فنی است یا نوشته فرد دیگر در بین است؟ پاسخی که من شنیدم خندهدار می بود؛ انها گفتند ما هر جا میرویم میگویند پارسال مهدی کیانی همهکاره بوده و تیم را جمع کرده است.
* خب مشکل کجا می بود؟
من به آقای مهاجری گفتم اگر من دخالتی میکردم یا گاها به بازیکنان گیر میدادم، برای چارچوب تیمی می بود نه برای منافع شخصی خودم. به ایشان گفتم اگر شما غمگین بودید، من را کنار میکشیدید و میگفتید دخالت نکن و من خودم همه کارها را انجام میدهم؛ چرا اکنون که همه چیز به خوبی همه شده و تیم به لیگ برتر آمده این سخنها را میزنید؟ من هیچوقت و در هیچ تیمی جستوجو منافع خودم نبودم و برای منافع تیم جنگیدم.
* و سرانجام به تیم برگشتی.
باز هم با صحبتی که با آقای دکتر عبدی داشتیم، من به تمرین برگشتم اما دیدم دیگر حرمتها شکسته و متاسفانه آقای مهاجری فراموش کرده که من فصل قبل در شرایطی پشت ایشان مانده بودم. این شرایط برای من که با همه وجود و با عضله پاره برای تیمم تلاش کرده بودم، واقعا ازردهکننده می بود، اما به احترام هواداران هیچ مصاحبهای نکردم و ماندم. با این حال روز آخر به من زنگ زدند و انها گفتند بیا فسخ کن. واقعا غمگین شدم که سریعتر به من خبر ندادند اما باز هم به احترام دکتر عبدی و مردم لرستان قراردادم را فسخ کردم و فعلا ماندهایم تا ببینیم خدا چه میخواهد. این حرکت با من، کوروش ملکی و برخی بازیکنان دیگر واقعا درست نبوده است.
* هواداران هم واقعا به تو علاقه داشتند.
خیبر در سالهای قبل انواع و اقسام حواشی را داشت، اما پارسال بازیکنان به احترام ما و دکتر عبدی بهترین حرکت را داشتند. خدا ناظر است بازیکن پیش من میآمد و میاو گفت اگر تو اینجا نبودی، تا اکنون پنج بار دعوا کرده بودم. در هر صورت هر تیمی نیاز به بزرگتر دارد. من اگر جستوجو خودنمایی بودم در سپاهان و تراکتور میماندم اما ناراحتم چون از خانوادهام و زیاد چیزها گذشتم و به خیبر آمدم اما تیم که بالا آمد، زیاد چیزها فراموش شد.
* صادقانه از رضا مهاجری گله داری؟
من واقعا از آقای مهاجری ناراحتم. من خالصانه برای خیبر جنگیده بودم. هیچکس در تاریخ فوتبال با عضله پاره بازی نکرده می بود، اما من در شرایطی که باید چهار ماه استراحت میکردم، به فیزیوتراپی میرفتم و با آمپول برای تیم بازی میکردم. یقیناً باید اصرار کنم که واقعا ناراحتم که در هفته پنجم آقای مهاجری برکنار شود اما این اتفاق برای من قابل پیشبینی می بود. من واقعا دوست داشتم امسال هم کنار تیم باشم و پشتیبانی کنم اما نمیدانم چه مشاورهای به ایشان دادند که تبدیل این اتفاقات شد. من در ابتدای فصل از یکی دو تیم لیگ برتری و چند تیم لیگ یکی نظر داشتم، و الان هم پیشنهاداتی هست اما فعلا تمریناتم را به طور فردی جستوجو میکنم تا ببینم چه پیش میآید.
* الان ۳۸ سال داری و به نظر میخواهی هم چنان ادامه بدهی.
خدا را شکر من سالم زندگی کردهام و حتی وقتی که در تراکتور بودم هم حقم می بود زیاد زیاد تر بازی کنم، اما متاسفانه بازیکنانی آورده بودند که حتما باید بازی میکردند و به ما بازی نمیرسید. یقیناً من در آن مقطع هم به احترام آقای زنوزی صحبتی نکردم. الان هم نمیخواهم از خودم تعریف کنم اما فکر میکنم راحت میتوانم ۲-۳ سال دیگر فوتبال بازی کنم. امیدوارم این اتفاق رخ بدهد اما اگر هم اینطور نشد، باز هم خدا را شکر میکنم که در ۳۸ سالی که از خدا عمر گرفتم با همه وجود برای تیمهایی که در آن بازی کردم، جنگیدم و خاطره خوبی به جا گذاشتم.
* در رابطه جدایی از تراکتور زیاد سخن بگویید نکردی، چه شد که از تیم محبوبت رفتی؟
من زندگی و جوانی خودم را برای تراکتور گذاشتم. من در سالهای اول حضورم در این تیم از تیمهای خارجی و داخلی پیشنهادات زیاد خوبی داشتم اما قلبا دوست داشتم تا آخر فوتبالم در تراکتور ادامه بدهم. بازیکنانی بودند که برای ۵۰ میلیون زیاد تر تراکتور را رها میکردند و میرفتند اما من پای آن پیراهن که ناموس ورزشی من است، ماندم. قبل از وجود آقا زنوزی، من پولهایی را که میگرفتم، بین بازیکنان جوان که مشکل داشتند، تقسیم میکردم تا به آنها پشتیبانی کنم. من از همان ابتدا پشت بازیکن و مربیام بودم. در آن مقطع هم شرایط برای ادامه همکاری فراهم نبوده است و من به تصمیمشان احترام میگذارم.
* در رابطه تیم جاری چه نظری داری؟
به آقای زنوزی دست مریزاد میگویم که پشت تیم ایستاده و هزینه میکند و واقعا همه باید قدردان ایشان باشند. اگر امکاناتی که الان در اختیار تراکتور است، در دورهای که من و محمد ایرانپوریان و محمد ابراهیمی و… بودیم وجود داشت، ما هر سال قهرمان میشدیم، اما آن زمان نه زمین تمرین خوب داشتیم و نه پول به موقع به بازیکن میرسید. با آمدن آقای زنوزی شرایط مالی و امکاناتی باشگاه تراکتور زیاد بالا رفته است.
* سپس از خداحافظی به مربیگری فکر میکنی؟
همه مربیان و مدیرانی که من با آنها کار کردهام، میانها گفتند تو همان گونه که یک کاپیتان و بازیکن خوب در زمین بودی، میتوانی یک مربی خوب هم باشی. امیدوارم خدا پشتیبانی کند و بتوانم داخل این مسیر شوم و به جوانهای بااستعدادی که شرایط مالی خوبی ندارند، پشتیبانی کنم تا داخل فوتبال شوند و به اهدافشان برسند و افتخارآفرینی کنند.
دسته بندی مطالب
فرهنگ وهنر
منبع