به گزارش آیندگان
به گزارش “ایندگان”، سعید صادقی که در تابستان لیگ بیست و دوم سپس از درخشش بسیار در گل گهر به گفتن بمب نقل و انتقالات به پرسپولیس مدام می بود، اکنون بعد از دو فصل و نیم شرایط عجیبی با پرسپولیس اشکار کرده است.
صادقی زیاد تر در تیم گاریدو نیمکت نشین می بود اما با این حال در نیم فصل اول روی چهار گل پرسپولیس تاثییر گذاشت. او پیش از بازی سوپرجام به یکباره از سوی کریم باقری، سرمربی موقت سرخها در لیست مازاد قرار داده شد و اکنون در فاصله چند ساعت تا آخر نقل و انتقالات حالت مبهمی دارد.
صادقی بازیکنی بیحاشیه می بود که هیچگاه علاقهای به مصاحبه نداشته و احتمالا زیاد تر هواداران پرسپولیس اصلا با تُن صدای او آشنا نباشند. با این حال شماره ۲۱ سرخها با لحنی عصبانی بابت اتفاقاتی که در ۱۵ روز قبل توانایی کرده سخن بگویید میکند. او این چنین از برخی هواداران پرسپولیس که بدون آگاهی به او فحاشی کردهاند گله های کرد. صادقی در این مصاحبه جنجالی خود را یک پرسپولیسی متعصب دانست که او گفت قرار نیست به استقلال برود.
سخن بگوییدهای سعید صادقی را میخوانید:
*باشگاه با نامه کریم باقری من را کنار گذاشت
*آقای باقری شما که سرمربی نبودی چرا من را مازاد کردی؟
*درویش نباید لیست مازاد کریم باقری را قبول میکرد
*۱۵روز هیچکس به من زنگ نزد، افترا نگویید!
*گفتم نامه کتبی میدهم که به استقلال نخواهم رفت!
*افترا انها گفتند و هواداران ناآگاه به من فحش دادند
* دو سال و نیم در پرسپولیس بودم و فقط یک دقیقه مصاحبه سپس از قهرمانی کردم
*به آنها گفتم اصلا شما دستور بدهید که کجا بروم! گفتم استقلال نمیروم ولی هیچ تیمی اجازه ندادند من بروم
سعید صادقی در بازی دوستانه با چادرملو پیش از سوپرجام هم به میدان رفت اما همان روز نامه عدم نیاز کریم باقری به او به دست مدیران باشگاه رسید.
*ماجرای رضایتنامهات با پرسپولیس چه شد؟ امروز روز آخر نقل و انتقالات است.
اگر بخواهم در رابطه کلیت ماجرا توضیح بدهم، من بازیکن این تیم هستم و قرارداد دارم. باشگاه یک دفعه سپس از بازی دوستانه با چادرملو با نظر کریم باقری نامه زد که سعید صادقی دیگر نیاید. آقای درویش به مدیر برنامهام خبر دادند که دیگر تمرین نروم. نامه کتبی را آقای کریم باقری برای نرفتن من به تمرین زده می بود. من دیگر نه از آن تایم نه سر تمرین رفتم و نه حرفی زدم و فقط برای دریافت رضایت نامهام رفتم. گفتم هنگامی باشگاه من را نمیخواهد حداقل رضایتنامه من را بدهید. من دوست داشتم آنجا بمانم و پرسپولیسیام اما بنا به دلایلی نشد کار کنیم. آقای کریم باقری نظرشان روی من مثبت نبوده است. درست است نظر آقای باقری مثبت نبوده اما او سرمربی این تیم نبوده است. نامه کتبی زد اما همهاش مصاحبه میکرد که من دوست ندارم سرمربی این تیم شوم و باشگاه هم خبر داشت که کریم باقری هیچوقت سرمربیگری این باشگاه را قبول نمیکند.
*یعنی شخص کریم باقری تو را در لیست مازاد قرار داد؟
باشگاه با نامه کریم باقری قبول کرد که من تمرین نروم. من یک سوالی از آقای باقری دارم. آقای باقری شما هنگامی سرمربی تیم نبودی چطور نامه زدی که سعید صادقی را نمیخواهم. نظرشان می بود و دوست نداشتند درست است و حق با شما است ولی شما که میگفتی سرمربی نیستم چرا این نامه را زدی؟ از این بابت که من را نخواستند غمگین نیستم ولی هنگامی شما خودت قبول داری سرمربی تیم نیستی برای چی نامه زدی؟ آقای درویش کاملا در جریان می بود و هنگامی میدانست آقای باقری سرمربی موقت است چرا درخواستش را قبول کرد؟ چرا به آقای باقری نگفته شما سرمربی نیستی و نباید نامه میزدی. این ماجرا ده روز طول کشید و من سوپرجام را نرفتم و بازی سپس هم ذوب آهن می بود.
*حرف های میشد پیش از بازی تراکتور به تو حرف های بودند سر تمرین بیا اما جوابی به آنها ندادی.
از روزی که من لیست مازاد بودم تا قبل از بازی تراکتور، خداشاهد است یک نفر یک تماس با من نگرفت، حتی یک نفر! دلنشین این که من هنگامی دیروز باشگاه رفتم همهشان زیر سخنشان میزدند. یکی میاو گفت ما نمیدانیم نامه زدند و آقای درویش هم کامل زیر همه چیز زد. او او گفت ما نادرست کردیم. آقا شما ۱۵ روز از بازیکنت خبر نداشتی و الان پیجها را به جان سعید صادقی انداختند که کریم باقری، افشین پیروانی و سیدجلال حسینی قبل از بازی با من تماس گرفتند که برای بازی بیاید. یک نفر از آنها این را تایید نمیکند. حتی از باشگاه هم به من زنگ نزدند که سعید صادقی اصلا کجا هستی؟ سپس همه رسانهها میگویند سعید صادقی سر تمرین نمیآید. چرا میخواهید جو را علیه من کنید و حقیقت را نمیگویید؟
*احتمالا سپس از این که او گفت و گو پیوستنت به استقلال پیش آمد باشگاه بابت صدور رضایتنامه تو عقب کشید. آیا این نوشته علتشد؟
من گفتم اگر من را نمیخواهید رضایتم را بدهید و هنگامی بازیکن آزاد باشم به خودم ربط دارد که کدام تیم بروم. فکر نکنم به آقای درویش یا باشگاه ربط داشته باشد. با این حال من گفتم نامه کتبی میدهم که هر تیمی خواهم رفت به جز استقلال و رضایت من را بدهید. من زندگیام از راه فوتبال است و مگر کار فرد دیگر بلدم؟ آنها استقلال را بهانه کردند و باخت سوپرجام را بهانه کردند. به هر طریقی من را بازی دادند. سه بازی را از دست دادم. با زندگی من بازی کردید. سریع تر تکلیفم را اشکار کنید. یک روز میگویید میخواهیم یک روز نه، یک روز میگویید برو یک روز میگویید برگرد. سپس از بازی تراکتور به من زنگ زدند که برگرد. دیروز رفتم باشگاه و حرفم را به درویش زدم. برای اولین بار دیروز آقای پیروانی زنگ زد و او گفت من اصلا خبر ندارم که نامه زدند تو نیا سر تمرین. شما این سخن را باور میکنید؟ فردی به سعید صادقی زنگ زد که در این ۱۵ روز کجایی؟ تا هنگامی رضایت نگرفتم بازیکن این تیمم ولی فردی سراغم را نگرفت. شما اصلا خبری از من نداشتید با این که میگفتید بازیکن تیم هستم. شما هرروز من را بازی دادید که رضایتم را ندهید. انها گفتند میخواهی استقلال بروی و رضایت نمیدهیم. به آنها گفتم اصلا شما دستور بدهید که کجا بروم! گفتم استقلال نمیروم ولی هیچ تیمی اجازه ندادند من بروم. من رفتم باشگاه و درویش او گفت کریم باقری سرمربی نبوده است. گفتم اگر سرمربی نبوده است چرا اجازه دادید نامه بزند؟ مگر خبر نداشتید سرمربی تیم نمیشود. همه خبر داشتیم درست است؟ چرا زیرش میزنید و تکذیب میکنید. سپس به من میگویید نادرست کردم؟ با سرنوشت من بازی کردید و میگویید نادرست کردم؟ به همین راحتی؟!
سعید صادقی در آخرین بازی رسمیاش برای پرسپولیس روبه رو هوادار پاس گل داده می بود.
*آمار فردی تو خوب می بود و سه پاس گل و یک گل داشتی. ماجرای تو با آقا کریم چه می بود؟ با او دعوا کردی یا غر زده بودی؟
به خدا دوست داشتم با آقای کریم باقدی روبرو شوم و ایشان بگوید سعید حتی یک کلمه سخن زده است. بگوید سعید صادقی پچ پچ کرده، غر زده یا بدتر حاشیه ساخته. سپس از بازی چادرملو یک دفعه به باشگاه خبرداد من را نمیخواهد. من پرسپولیسی تیر هستم و شما میدانید. یادتان باشد پرسپولیس برای پدر من نیست و یک روز آمدم و یک روز هم باید بروم. این تیم برای هواداران است. خواهش میکنم از هوادار سوءاستفاده نکنید و آنها را به جان من نیندازید. چرا میخواهید سعید منفور شود و برود؟ حقیقت را بگویید. چرا کاری کردید که من در پیجم فحش خواهر و مادر بخورم؟ مگر من پدر، مادر و خواهرم را از سر راه آوردهام؟ بیاحترامی به خودم بکنید و جلویتان را نمیگیریم ولی علت نمیشود هنگامی یک چیز را نمیدانید به سعید صادقی فحش بدهید. آن بنده خداها از پیجها این خبرها را دریافت میکنند.
*ساعات پایانی نقل و انتقالات است و آیندهات چه میشود؟
با باشگاه در رابطه رضایتنامهام سخن بگویید کردم و گفتم شما دوست نداشتید باشم و رضایت بدهید بروم و پنج شش ساعت تا آخر نقل و انتقالات مانده است. هر دقیقه یک بهانه میآورند و میگویند نادرست کردیم. سپس از ۱۵ روز نادرست را فهمیدید؟ من حقم وجود در سوپرجام می بود حتی اگر بازی نکنم. درست است باختیم ولی به هر نحوی برایم حاشیه ساختند. حقیقت را بگویید تا ببینیم حق را به من خواهند داد یا باشگاه.
*امکانش وجود دارد که به تیم برگردی؟
من موقعی برمیگردم که باشگاه من را بخواهد. هنگامی نمیخواهد نمیتوانم خودم را زوری بچسبانم. باشگاه میگوید نادرست کرده ولی در موردم اینجوری به پیجها میگویند. از دلم در نمیآورند هیچ تازه یکسری پیجها علیه من نوشته میزنند. آخرین باری که سیدجلال به من زنگ زده را یادم نمیآید. کریم باقری خودش من را مازاد کرده، فکر کردید زنگ میزند که برای بازی تراکتور بیا؟ منطقی باشید. آقای افشین پیروانی سپس از ۱۵ روز دیروز زنگ زده است. تازه میاو گفت خبر نداشتم که نامه زدم. مدیر برنامه من را ده روز است در باشگاه میدوانند. درویش امضای رضایتنامه من را انجام داد و فقط هیئت مدیره قبول نکرد. من یکسری چیزها را باز نمیکنم که باشگاه تو حاشیه نرود. من دو سال و نیم در پرسپولیس بودم و فقط یک دقیقه مصاحبه سپس از قهرمانی کردم که آن هم حق من می بود وگرنه یک بار نیامدم سخن بزنم. من اگر همانند زیادهای دیگر زبانبازی بلد بودم وضعم این نبوده است. بگویید هواداران گول نخورند. اول آگاه باشید سپس فحش بدهید. پیجها علیه من نوشته میزند و هواداران بدون آگاهی فحش خواهر و مادر خواهند داد.
دسته بندی مطالب
فرهنگ وهنر
منبع