به گزارش آیندگان
حتی اگر نادرست اما کار همه شده است، فوتبال قهرمانهای جدیدی میخواهد و گذشتگان را در دور دست رها میکند.
به گزارش “ایندگان”، تازه سوت آخر بازی پرسپولیس – النصر دمیده شده می بود که کانال تلگرامی باشگاه، عبور امید عالیشاه از علی پروین و رکوردشکنی وینگر پرسپولیسیها بعنوان بازیکنی با بیشترین سابقه بازی در پرسپولیس انتشار کرد. در واقع علی پروین، خلعت سرخرنگ تاریخی خود با یقه پشمینه را روی دوش کاپیتان امروز پرسپولیس میانداخت، بیآنکه فردی بگوید این رکورد (۲۷۹ بازی) برای پروین در ۱۶ سال و برای عالیشاه در ده سال به ثبت رسیده، در سالهایی که مابین آن فوتبال به طور کامل تعطیل می بود یا یک تیم در یک فصل ده پانزده بازی انجام میداد. پروینی که در ۱۶ سال وجود در پرسپولیس تنها ۹ بار معاوضه شد و یک روز جمعه، در پی ناکامی تیمش روبه رو دارایی روبه رو صدهزار نفر تصمیم گرفت دیگر بهگفتن بازیکن به زمین نرود، درحالیکه یک هفته پیشتر در بازی روبه رو هما با یک کاشته دیدنی و یک ضربه سر یکی از ستارگان تیمش در بازی روبه رو تیم مدعی هما می بود.
اغاز مربیگری علی پروین در پرسپولیس مربوط به وقتی می بود که تا این مدت استوکهایش را از گل و خاک میتکاند و قبل از هر بازی پیراهن آستین مختصر آرسنالی قرمزها را بر تن میکرد تا جلوتر از بازیکنان به زمین برود. دورهای که فوتبال مدام تعطیل میشد یا تیم پروین به بهانه عجیبی همانند مشمول بودن یک بازیکن نیمکتنشین، با چند ناکامی انضباطی از رسیدن به مرحله بعدی محروم میشد چون مدیران فوتبال تهران از تکرار بازی استقلال – پرسپولیس و گمان هجوم ۱۲۰ هزار تماشاچی به ورزشگاه آزادی در هراس بودند. اما او در ۴۰ سالگی و برای قهرمان کردن پرسپولیس در رقابتهای باشگاهی تهران در سال ۶۵، بعد از چند دوره ناکامی بازی را رها کرد تا کنار محمود خوردبین نسل تازهای در پرسپولیس بسازد و پنج سال همه جامها را درو کند.
او در دورهای از دهه ۶۰ به چنان محبوبیتی رسیده می بود که سنگینی نامش به پرسپولیس هم تنه میزد، تا آنجا که برکناری ناگهانیاش توسط بنیاد (مالک پرسپولیس) سکوهای آزادی را آشفته کرد و شکستی مفتضحانه و تاریخی در بنگلادش را رقم زد تا با سلام و صلوات به تیمش برگردد و در آخر فصل سومین قهرمانی متوالی را جشن بگیرد. او بعد از آن دیگر مرد اول فوتبال ایران می بود تا جاییکه انتخابش بعنوان سرمربی تیم ملی در حالیکه هم چنان هدایت سرخها را در دست داشت، هیچ عکس العمل منفی عجیبی برنیانگیخت و تنها حذف ایران از مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا در دوحه می بود که آخر دوران ملی پروین را رقم زد، حذفی ناگهانی و شدید که دیگر فردی پروین را حتی در یک زمین خاکی هم ندید، یقیناً پیش از آنکه چهار سال سپس این بار بعنوان سرمربی به پرسپولیس برگردد و از آزادی تا کارگران برایش طاق نصرت ببندند.
این شمهای از پروین بودن در قبلایست که هواداران خشمگین پرسپولیس از تساوی روبه رو النصر و حذف احتمالی آن را به یاد نداشتند تا برخی از آنها در دعوا به رضا درویش نام علی پروین را هم پیش بکشند. چهرهای که به نظر آنها با مشورتهای غلط عامل این روزهای پرسپولیس بوده اگرچه پرسپولیس با مربی دو میلیون دلاری و اسکواد قدرتمندش نمایشی ضعیف از خود اراعه کرده می بود که بیشباهت به بازی تاریخی روبه رو نیسان در فینال جام درجام آسیا نبوده است که با باختی شوکهکننده روبه رو ۱۰۰ هزار تماشاچی به آخر رسید و اولین موج انتقاد از پروین در رسانهها را در سال ۱۳۷۲ به وجود آورد. مسابقهای که پرسپولیس با ستارههای جدیدش موفق به گلزنی روبه رو حریف ژاپنی نشد و چهرهای سردرگم و به تنگنا رسیده را از خود به نمایش گذاشت، درحالیکه بازیکنان تازه تا این مدت در تیم جا نیفتاده بودند و غیبت ستارگانی همانند پیوس و محمدخانی و محرمی پر نشد.
با گذشت سه دهه، پرسپولیس در همان موقعیت و در یک بازی بزرگ، یک تیم بدون راهحل بهنظر میآمد. یقیناً شوت سعید مهری میتوانست همهچیز را عوض کند اما ضربه دیدنی او با اختلافی ناچیز به اوت رفت تا هواداران علیه رضا درویش دم بگیرند و سپس دامنه انتقادها به علی پروین برسد. مرد اول تاریخ باشگاه که رفاقتی دیرینه با رضا درویش دارد اما نمیشود مسئولیت هیچ نتیجه یا شکستی را فهمید او کرد. چه پرسپولیس به دور سپس صعود کند و چه نه، پروین سمت رسمی خاصی در پرسپولیس نگرفته است و به این علت حتی مشورتها و اعمال نفودهایش سنگینی خاصی در باشگاه ندارد (نباید داشته باشد).
ناکامیها و پیروزیها بخشی جداناپذیر از هر تیم باشگاهی می باشند و تشخیص آنی و احساساتی هواداری چیزی نیست که بشود بنایی روی آن ساخت، گرچه غبار و مه روزهای سختی همانند این بینایی ما را تحت تاثییر قرار خواهد داد.
بعد، بجای آنکه شبی همانند دوشنبه را بدل به فرصتی برای دعوا به نقش موهوم او در یک ناکامی احتمالی کنیم، بهتر می بود با یادآوری عدد ۲۷۹ بازی تجلیلی از دستاوردهای تاریخی پروین میکردیم. مردی که با همه اشتباهات میشود به آن جمله مغرورانهاش اتکا کرد که: روی دست من نیاد!
دسته بندی مطالب
فرهنگ وهنر
منبع