به گزارش آیندگان
به گزارش “ایندگان”، اسماعیل کارتال، سرمربی پرسپولیس، در نشست خبری پیش از دیدار با استقلال خوزستان، با لحنی تند و صریح به انتقادات درمورد ناکامی روبه رو شمسآذر جواب داد. او با اشاره به مصدومان پرتعداد تیم، اشتباهات قضاوت و زمانکشی حریف، کارکرد تیمش را قابل دفاع دانست و از خبرنگاران خواست سوالات واقعگرایانهتری نقل کنند.
ترکیب نصفهونیمه و تأثیر غیبتها بر نتیجه
بازی قبل ما ۷ تا صدمهدیده و مریض داشتیم. من با شما صمیمی سخن بگویید میکنم و شما هم صمیمی سوال کنید. بازی قبل سه تا بازیکن خسته بودند و چندتا صدمهدیده بودند. اگر آنها را داشتیم در شرایط نرمال میشد این چنین نتیجهای بشود؟ گل اولی که خوردیم داور باید خطای اوت را میگرفت چون پای بازیکنشان میانه پرتاب داخل زمین می بود. وار هم اصلاً جلو نیامد و گل را حساب کرد. تیم حریف را دیدید که بازیکن و مربیهایشان از خط جلو میآمدند و داور هم برخورد نمیکرد. پرسپولیس تیم بزرگی است و چطور بازی را باخت؟ هر بازی برای برد میرویم اما اگر نصف تیم صدمهدیده باشند و داور علیه شما سوت بزند باید چهکار کنید؟
آخرین مطالب
انتقاد از زمانکشی حریف و ضعف مدیریت قضاوت
ما تیمی هستیم که میخواهیم فوتبال بازی کنیم. ما توپ را پایین میآوریم و روی زمین بازی میکنیم. موقعی که میخواستند اوت بیندازند سه دقیقه زمان تلف میکردند، اشتباه و کرنر میشد پنج دقیقه زمان تلف میکردند. در دنیا هیچ تیمی وجود ندارد که این همه زمان تلف کند. شدت شما را میگیرند. داوران ایران اگر میخواهند فوتبال ایران پیشرفت کند باید به بازی شدت بدهند و اجازه ندهند دروازهبانها زمان تلف کنند. این سوالها که میسوال کرد نتیجه چی شد، ما باید چیزی در دستمان باشد که برویم امتیاز بگیریم و تیم زور داشته باشد. یعنی بازیکن با کیفیت داشته باشیم. شرایط ما نرمال نیست.
دعوت به واقعبینی و احترام متقابل
لطفا خواهش میکنم از حقیقتها سوال کنید تا من درست جواب بدهم. شما هم کارتان را انجام میدهید اما لطفا سوال خوب سوال کنید تا من جواب بدهم. در این فوتبال همه خبرنگاران و اعضای فوتبال با هم اکیپ هستیم.
*محرومیت هواداران مرد پرسپولیس
یعنی کاری از دست ما بر نمیآید و فدراسیون یک قانونی گذاسته است. خانمها هم طرفدار ما می باشند و انرژی آنها پشت ما زیاد بهتر هم میتواند بشود. انشاءالله همراه با زنان گرامی ببریم. همسران آنها نمی توانند همراه شوند اما ما سه امتیاز را میگیریم و به راهمان ادامه میدهیم.
*همزمانی ۳ هفته آخر لیگ برتر؟
نرمال است، قرار درستی گذاشتند که خوب است.
*شناخت از تیوی بیفوما
در ترکیه که بودم بیفوما شاگرد من می بود. فردی که اولین بار او را به ترکیه آورد من بودم و میدانم چه کاره است. ما تمرینمان را کردیم و مطابق آن برنامهریزی داریم.
*پروتکلهای بهداشتی در اردوی تیم
الان اردو آمدیم و اطرافمان را خالی کردیم. هر فوتبالیست را در یک اتاق جا دادیم. در غذا خوردن فاصله یک متری گذاشتیم اما نمیدانیم تا فردا چه اتفاقی میافتد و هرچقدر بازیکن دستمان سالم باشد داخل زمین خواهیم شد. انشاءالله همه فردا سالم و خوب باشند که بازیشان بدهیم.
*بازتاب دست ندادن با رحمتی در ترکیه
در بازی هفته قبل اول بازی مربی حریف آمد پیش ما و زیاد صمیمی با هم سخن بگویید و آرزوی پیروزی کردیم. اما بازی که اغاز شد ۵، ۶ بار رفت داخل زمین. در کشورهای دیگر هر مربی این کار را کند اخراج میشود. من از این چیزها گذشتم. وسط بازی آقای رحمتی به بطری لگد زد و سخن بگوییدهایی کرد که من مقداری فهمید شدم. نمیتوانم این مورد را قبول کنم. سپس از بازی خواستند به من دست بدهند من هم دستم را دراز نکردم. متاسفانه در رسانههای ترکیه خبر بد رفته است. یعنی من همچین انسانی نیستم و در یک لحظه اتفاقی شد آن حرکتم. ایشان انها گفتند که نباید به بطری لگد میزدند و معذرت خواستند و قبول کردند. یعنی کار من که در ان لحظه دست ندادم درست بوده است.
*شرایط فنرباغچه و حرکت شگفت مورینیو
من اینجا کار خودم را دارم انجام میدهم و با تیم خودم کار میکنم. فعلا ۲۲ بازیکن صدمه دیده و مریض در شرایط سخت هستیم که تلاش میکنیم سر پا بایستیم. کاری که مربی فنرباغچه انجام داد، من موقعیت او را دیدم. یعنی یک مربی شناخته شده در دنیاست و همه دنیا او را قبول دارند اما من چیزی که دیدم این است که او تحریک شده است. وگرنه چرا او باید دماغ مربی حریف را سختی بدهد؟ از آنور یک بازی حذفی می بود. فنرباغچه تا این مدت شانس قهرمانی دارد و در راه قهرمانی برای فنرباغچه آرزوی قهرمانی میکنم و من ایمان دارم که این تیم میتواند قهرمان شود.
*جوانها همانند چاقو می باشند!
از روزی که ما آمدیم ۱۲ بازیکن جوانان و امید را به تمریناتمان آوردیم. همانها را میآوریم و از نزدیک میبینیم و تلاش میکنیم پیشرفت کنند. الان ما برای قهرمانی بازی میکنیم و نمیتوانم فکرم با جوانان باشد اما هر هفته سه، چهار بازیکن را در لیست میآوریم و بازی میدهیم. نمیتوانیم با تیم جوانان داخل زمین شویم. ما هر هفته به اتفاق آقا کریم سخن بگویید میکنیم که برای ما بازیکن بفرستند. ما تمریناتمان را با جوانها انجام میدهیم و مینویسیم که کدام بازیکنها کنار ما پیشرفت میکنند. باید این را باز کنم و بگویم؛ اگر میخواهیم سمت بازی دادن به جوانها برویم باید باشگاه قرار بگذارد. جوانان برایمان مهم می باشند و میخواهیم آنها را به یک جایی برسانیم و بفروشیم و قهرمانی هم نمیخواهیم. باشگاه باید این را به همه اظهار کند و ما هم میگوییم باشد. ولی در شرایط قهرمانی بازی دادن به جوانها همانند چاقو است هم میتواند بِبُرد و هم برعکس شود. برای مثال هفته قبل یعقوب براجعه را آوردیم و گل دوم را از طرف او خوردیم چون موفق نشد سر بزند. بازیکن جوان می بود، اینجا میتوانند صبر کنند تا به جوانها بازی دهیم؟ ما شانس میدهیم ولی باختیم، یعقوب تیم ملی جوانان است.
*عکس العمل به گل خوردن تراکتور
تکه هر چه بخواهد میشود. ما اول سلامتیمان را در تیم باید به دست بیاوریم.
*نظر اسبق تراکتور به کارتال
یکی دو سال پیش دنبالم آمدند و من زیاد گرم نگاه نکردم به پیشنهادشان. چند زمان پیش یک صحبتی کردم که نادرست شد. منظورم از سخن بگوییدهایم این می بود که من را پرسپولیس زیاد خواست. چند تیم دیگر من را میخواستند اما طرفداران پرسپولیس زیاد پشتم بودند و من هم زیاد دوست داشتم اینجا بیایم و زیاد خوشحالم.
دسته بندی مطالب
فرهنگ وهنر
منبع